در داستان اخلاقی منحصر به فرد "مغز الاغ"، یک شیر و یک روباه الاغ را فریب میدهند تا در جلسهای با بهانه تشکیل اتحاد شرکت کند، که منجر به شکار الاغ توسط شیر برای شام میشود. در حالی که شیر چرت میزند، روباه حیلهگر مغز الاغ را میخورد و به طور هوشمندانهای اقدامات خود را با این ادعا توجیه میکند که الاغ باید بیمغز بوده باشد که در دام افتاده است. این داستان، که اغلب در میان ۱۰ داستان اخلاقی برتر گنجانده میشود، درسهای ارزشمندی درباره زیرکی و پیامدهای سادهلوحی میآموزد و آن را به روایتی مناسب برای داستانهای اخلاقی کلاس هفتم تبدیل میکند.

"داستان نشان میدهد که حیلهگری و هوش اغلب میتوانند بر قدرت خام غلبه کنند، و کسانی که از خرد بیبهرهاند ممکن است قربانی سادهدلی خود شوند."